شناخت جامعه بشري از ديدگاه علم اقتصاد
3- جامعه فئودالي
جامعه فئودالي از دل جامعه بردهداري رشد كرد و به تدريج جايگزين آن گرديد. اين نظم اجتماعی كه با دو طبقه اصلي با نام فئودال و سرف(رعيت) شناخته میشود.
جامعه فئودالی یا نظم اجتماعی فئودالی تقریبا" در تمام کشورهای جهان وجود داشته، و زمانی بس طولانی را شامل میگردد. به طوری که در چین بیش از 2000 سال دوام آورد.
رعیت برده نبود اما دارای قطعه زمینی بود که از فئودال اجاره کرده بود. در ازای اجاره زمین، علاوه بر این که یک سوم از محصولات کشاورزی خود را به فئودال میداد، باید در سال هم، بدون دریافت هرگونه وجه یا جنسی، با وسایل و ابزار خود، برای او کار میکرد(شخم زدن، درو کردن، خرمن کوبیدن، نگهداری از گاو و گوسفندان و ...) که در تاریخ معروف است به "بیگاری".
در واقع اوقات کار رعیت به دو بخش تقسیم میشد: وقت لازم و وقت اضافی، در وقت لازم محصولات و فرآوردههایی جهت رفع نیاز خود و خانواده تولید میکرد و در وقت اضافی مجبور بود بدون دریافت مزدی به صورت بیگاری برای فئودال کار کند در غیر این صورت، زمین اجارهای از او گرفته، و در آن روستا بیرون رانده میشد.
و به طور علمی و دقیقتر میتوان گفت:
"برده نيروي کار خود را به صاحب برده نميفروخت؛ همانطور که گاو فعاليت خود را به دهقان نميفروشد. برده همراه نيروي کارش يک بار و براي هميشه به صاحباش فروخته شده است. او کالايي است که ميتواند از دست صاحبي به دست صاحب ديگري برود. او خودش يک کالاست، ولي نيروي کار او کالاي او نيست. رعيت تنها قسمتي از نيروي کارش را ميفروشد{و يا در واقع در اختيار ارباب قرار ميدهد}. اين او نيست که از صاحب زمين دستمزد ميگيرد، برعکس اين صاحب زمين است که از او باج ميستاند. رعيت به زمين تعلق دارد و براي صاحب زمين ثمر به بار ميآورد."
شهرها که عمده ساکنین آن را پیشهوران و تجار تشکیل میدادند، تحت نفوذ و قدرت فئودالی بودند که شهر در زمین متعلق به او ساخته شده بود.
در این دوران، در کشاورزی و دامداری با توجه به تکامل ابزار تولید، پیشرفتهایی حاصل شد. و نیز صنعتگران دستی هم پیشرفت کردند به طوری که در این دوره، اسلحهسازی، میخ سازی، چاقو سازی، قفل سازی، کفاشی، زین سازی و پیشههای دیگر بهوجود آمدند.
با توجه به کشفیات علمی و نیز تهیهوسایل و ابزارهای تولیدی و نیز افزایش جمعیت که میبایست مایحتاج و معاش زندگی آنها را تأمین کنند، جامعه فئودالی با مقررات دست و پاگیرش، دچار مشکلاتی گردید که قادر به حل آنها نبود. در نتیجه با شورشهای دهقانی روبرو شدند که پایههای جامعه را به لرزه در آورد. در نهایت جامعه فئودالی رو به اضمحلال گذاشت و در درون آن جامعه سرمایهداری به وجود آمد که از نظام گذشته پیشرفتهتر بود.(یعنی تاجران جامعه فئودالی به سرمایهداران جامعه سرمایهداری تبدیل شدند.)
جهت يادآوري به كاربران عزيز، بيان كنم كه آثار و بقاياي جامعه فئودالي در ايران تا سال 1341 ادامه داشت. با رفرم اقتصادي رژيم پهلوي در سال 1341 به نام "انقلاب سفيد" نظام فئودالي براي هميشه از نظر سياسي منقرض گرديد. اما از نظر اقتصادي فئودالها همچنان در كنار سرمايهدارن حضور داشتند كه با انقلاب 57 اين ويژگي نيز از آنان گرفته شد.
نظرات شما عزیزان: